ایران با ترامپ درسال آخر ریاست جمهوری چه کند؟، پاسخ تاجیک را بخوانید
به گزارش سفر به هند، کارشناس مسائل بین الملل در گفت و گویی به آنالیز اهمیت سفر رئیس جمهوری کشورمان به ژاپن می پردازد و تاکید می نماید علیرغم اینکه بعضی منابع داخلی یا مسئولان دولتی گفتند که این سفر در راستای روابط دوجانبه است،ولی فکر می کنم بیشتر به همین مسائل روابط بین ما و آمریکا برمی شود.
ابوالفضل خدائی: روز سه شنبه رئیس جمهوری کشورمان با تاکید بر اینکه سیاست نگاه به شرق و روابط نزدیک تر با کشورهای مهم آسیایی همیشه جزو اهداف جمهوری اسلامی ایران بوده است سفر خود را به دو کشور مالزی و ژاپن آغاز کرد. دکتر روحانی پس از شرکت در اجلاس سران کشورهای اسلامی در کوالالامپور و برنامه دیگر به ژاپن سفر خواهد نمود. کشوری که نخست وزیر آن چند ماه قبل برای میانجی گری بین ایران و آمریکا به تهران سفر کرد، اما تداوم سیاست های خصمانه واشنگتن مانع از ایجاد گشایش در روابط شد. این بار نیز رئیس جمهور کشورمان در حالی به توکیو سفر می نماید که قبل از آغاز سفرش در فرودگاه مهرآباد گفت که از آغاز دولت یازدهم و در دوران نخست وزیری آبه شینزو روابط تهران و توکیو افزایش داشته است و سفر به ژاپن در راستای تسهیل در روابط دوجانبه و گفت و گو درباره مسایل مهم میان تهران و توکیو صورت خواهد گرفت. رئیس جمهوری کشورمان از دیگر موضوعات مهم در سفر به ژاپن را امنیت منطقه و همچنین امنیت کشتی رانی دانست. برای آنالیز جزئیات بیشتر و اهمیت سفر دکتر روحانی به ژاپن با نصرت الله تاجیک سفر سابق اردن گفت و گو کرده ایم که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
سفر رئیس جمهوری کشورمان به ژاپن در برهه کنونی از چه اهمیتی برخوردار بوده و با توجه به فشارهای آمریکا ژاپن می تواند گامی در جهت منافع ایران بردارد؟
معتقدم اگرچه این سفر کمتر جنبه روابط دوجانبه دارد و بیشتر براساس اخباری که منتشر شده، برای چگونگی مدیریت و یا کاهش تنش بین ایران و آمریکا و در نهایت چگونگی تنطیم مولفه های تعاملی با این کشور صورت می گیرد، اما با مقدماتی که در داخل کشور و هماهنگی بین مسئولین برای مذاکره با آمریکا در صورت لغو تحریم های نفتی از سوی ترامپ طی شده به نظر می رسد هم سیاست خارجی ایران کمی از انفعال خارج شده و علاقمند است با اتخاذ راهبرد توازن بین کاهش تعهدات برجامی و پائین آوردن تنش در روابط خارجی راه حلی برای برون رفت تجارت خارجی کشور از این شرایط پیدا کند و هم اجازه ندهد این اوضاع خراب اقتصادی مردم بر انسجام داخلی کشور تاثیر منفی بگذارد. به هر صورت دو طرف ایران و آمریکا هم اهرم هائی برای بازی دارند تا بر طرف دیگر فشار وارد نمایند و هم نقاط آسیب پذیر ولی اینک به نظر می رسد فشار اقتصادی بر ایران از یک سو و مسائلی که ترامپ در داخل دارد از جمله استیضاحش و نیز انتخابات سال آینده آمریکا و مسائلی که همپیمانانش همچون عربستان در منطقه دارند شرایط مناسب تری برای نزدیک کردن مواضع دو کشور به وجود آمده است. مخصوصا همانگونه که واشنگتن پست نوشته ،واقعیت ناخوش سیاست ترامپ علیه ایران این است که اقداماتش حتی اگر منجر به تضعیف اقتصادی ایران و فشار بر مردم شده باشد در رسیدن به هدفی که خواسته دولت ترامپ برای وارد کردن ایران به جریان مذاکره و توافق مجدد بود شکست خورده است. اما با اقدامات ترامپ همه تندروهای ایرانی و نئوکان هایی که تمام کوشششان را برای مخالفت و تضعیف توافق هسته ای به کار بسته بودند، به هدف خود رسیدند و آشفتگی پدید آمد که منطقه را درگیر خود ساخته است.
در آستانه سفر رئیس جمهور کشورمان به ژاپن شاهد بعضی اظهارنظرها و موضع گیری ها از سوی مقام های آمریکایی مبنی بر آمادگی برای مذاکره با ایران بوده ایم؛ آیا واشنگتن در آستانه این سفر هدف خاصی را دنبال می نماید؟
مشکل اصلی که کار را برای سیاست خارجی ما سخت می نماید اهداف غیر شفاف ترامپ در مورد خاورمیانه و ایران است و اینکه وی دارای راهبرد مشخصی در این زمینه نیست! و بخشی از اهدافش نیز به مصرف داخلی برمی گردد و اینکه متاسفانه او دارای اطلاعات و دید درستی از موقعیت ایران و توانمندی های جمهوری اسلامی نیست و حرکتش در مقابل کشور ما دارای ثبات و استمرار نبوده و زیگزاگی عمل میکند! لذا در آستانه این سفر نیز جدای از آنچه در کانال های محرمانه گذشته است دو دسته پیغام از سوی آمریکائی ها به رسانه ها و افکار عمومی منتقل شده: از یک طرف سخنگوی وزارت خارجه آمریکا می گوید آماده مذاکره با ایران و حل دیپلماتیک اختلافاتمان با ایران هستیم، نه دنبال جنگ و هوک و پمپئو تصریح کردند آماده ادامه گفت وگوهای کنسولی با نظام ایران هستیموآغاز مبادله زندانیان و علاقه مقامات آمریکائی برای تداوم آن علیرغم بی توجهی آنان به پیشنهاد چندی پیش وزیر امورخارجه ایران در سفر به نیویورک،راه اندازی کانال بشرمحبت آمیز سوئیس ، تغییر موضع کاخ سفید در مورد نقش ایران در یمن و آمادگی مذاکره با ایران در این زمینه به جای سعودی ها و زمزمه آزاد شدن بخشی از پول های بلوکه شده ایران، ایجاد یک کانال اقتصادی با ژاپن و احتمال معافیت این کشور از تحریم های نفتی در جریان این سفر از جمله نشانه هائی هستند که می توان با نگاه مثبت به آنها نگاه کرد که احتمالا واشنگتن به تهران ارسال کرده است تا زمینه مثبتی برای سفر رئیس جمهور ایران به ژاپن باشد. اما از سوی دیگر اظهارات منوچین وزیر خزانه داری آمریکا بعد از برایان هوک دومین اظهار نظر رسمی مقامات آمریکائی در مورد رعایت شروط آمریکا توسط ایران برای برطرف تحریم ها که معین پیش شرط برای آغاز مذاکرات منفی ارزیابی می گردد.
میزان همراهی ژاپنی ها در تحریم های ضدایرانی آمریکا چقدر بوده است و به طور کلی حل تنش ها بین ایران و آمریکا از چه جهاتی برای توکیو حائز اهمیت است؟
متأسفانه اقداماتی که ترامپ در زمینه تحریم ها و مخصوصا بحث تحریم نفتی ایران و مسائل ناشی از برگرداندن پول حاصل از فروش نفت انجام داده، زمینه زیادی برای روابط دوجانبه ایران و ژاپن باقی نگذاشته است مگر آنکه ژاپنی ها توانسته باشند ترامپ را برای دریافت معافیت ها و انتقال وجوه نفت فروخته شده متقاعد کرده باشند. زیرا هنوز مقداری از پول نفتی که به ژاپنی ها فروختیم در ژاپن است، ولی آمریکایی ها تا این لحظه علیرغم اخباری که وجود داشت از جمله اینکه بعد از تبادل زندانیان گفته شد این پول آزاد شده، ولی ظاهرا تا الان چنین اقدامی صورت نگرفته است و شاید در این سفر اقداماتی در این زمینه صورت گیرد. به هر صورت ژاپن ظاهراً با فشار آمریکا تأمین نفتش از ایران را کاهش داده و یا بقولی شاید هم برای حساسیت زدائی آمریکائی ها به صفر رسانده، لذا در چنین شرایطی و تا عدم گشایشی از سوی آمریکا این سفر نمی تواند در رابطه با روابط دو جانبه باشد، مگر آنکه همانگونه که منقول است ترامپ هم به این سفر روی خوش به ژاپنی ها نشان داده است! البته هدف اصلی سفر آبه به تهران در خرداد ماه گذشته نیز که ترامپ خرابش کرد برای روابط دو جانبه نبود.
علیرغم اینکه بعضی منابع داخلی یا مسئولان دولتی گفتند که این سفر در راستای روابط دوجانبه است،ولی فکر می کنم بیشتر به همین مسائل روابط بین ما و آمریکا برمی گردد. زیرا آبه همانگونه که گفته است که کشورش مایل است نقش بزرگتری در حل بن بست هسته ای بین ایران و آمریکا و کاهش تنش در منطقه ایفا نماید، کوشش داشت و دارد و حتی این جاه طلبی را دارد، اگرچه در سیاست های عمومی ژاپن ورود به این مباحث نیست، ولی از آن جهت که به انرژی خلیج فارس وابسته است و نمی خواهد که تنش های حاصل از روابط ایران و آمریکا بر این جریان آزاد انرژی اثر بگذارد و دستیابی ژاپن به انرژی ارزان از بین برود، علاقه مند است این تنش ها مدیریت شده و یا کاهش یابد. اما تا جایی که آگاه هستم، دفعه پیش هم سفر آبه به تهران را خود ترامپ از حیز انتفاع انداخت و بی فایده اش کرد، وگرنه تفاهماتی شده بود که در لحظات آخر ترامپ با آن تفاهمات مخالفت کرد.
شرایط فعلی از زمان سفر آبه به تهران تا چه حد متفاوت شده است و آیا آمریکایی ها به وسیله ژاپن برنامه ها و پیشنهادهای جدیدی را دنبال می نمایند؟
البته الان کمی زمان فرق می نماید و تحولاتی رخ داده و شمشیر استیضاح بالای سرش است و هر گونه موفقیت بین المللی و مخصوصا با ایران برایش مهم است. در ضمن اگر به شخصیت ترامپ و دستورکار دولتش توجه کنیم و اینکه به دلیل اهدافش می خواهد دستاوردی برای رای دهندگان زمان انتخابات داشته باشد، علاقه مند است همه چیز به نام آن تمام گردد و خیلی قائل به میانجی گری نیست و این رویکرد و علاقه ترامپ نیز، کار ژاپنی ها را هم کمی مشکل می نماید. بطور مثال در زمینه همین تبادل دو زندانی بین ایران و آمریکا این امر بین ایران و سیستم قضائی آمریکا دنبال می شد و در آخرین لحظات دولت وارد این قضیه شد تا موضوع را به نام خود تمام کند! ولی به اعتقاد من اگر ژاپن بتواند این نقش را ایفا نماید، طبیعتا یک قدم مثبتی است و ممکن است یک سری از مسائل قبل از اینکه بخواهد بین ایران و آمریکا مطرح گردد، به وسیله یک کانال سه طرفه ژاپنی ها با ما یا ژاپنی ها با آمریکا مطرح و روغنکاری گردد. زیرا با توجه به واردات هشتاد درصد نفت ژاپن از کشورهای حاشیه خلیج فارس و روابط محبت آمیز آبه با مسئولین ایرانی و آمریکائی طبیعی است که او شاید فرد مناسب تری برای تبادل پیغام بین ایران و آمریکا باشد. وی در مقایسه با مکرون که به اردوگاه استقلال خواهی فرانسوی و مکتب لیبرال دمکراسی ضد ترامپی در اروپا تعلق داشته و میانه خوبی با ترامپ ندارد روابط نزدیک تری با ترامپ دارد که ناشی از احتیاجهای اقتصادی و نیز امنیتی ژاپن در برابر کره شاقتصادی و چین است.
احساس می کنم این بار علیرغم اینکه در بعضی محافل رسانه ای و مخصوصا مطبوعات غربی مطرح می گردد، خواسته طرف آمریکایی این است که در قدم اول نه همه تحریم ها بلکه تعدادی از آنها برداشته گردد و اصرار دارند تحریم های نفتی باقی بماند. در حالی که موضع قبلی ایران بازگشت به برجام و اینکه که همه تحریم ها اول برداشته گردد، بعد در قالب 1+5 مذاکرات ادامه یابد. اما هم اکنون حسب اطلاعاتی که در میان تحلیلگران و ناظران سیاسی دست به دست می گردد گویا فرمول مذاکره در قبال برطرف تحریم نفتی روی میز است زیرا مهمترین قضیه برای ایران برداشته شدن تحریم نفتی است که پس از آن فاز گفت و گو و مذاکره چه به صورت دوجانبه و چه در قالب 1+5 ادامه یابد. البته شکل و محتوای این مذاکره و نقطه آغاز آن نیز از جمله مباحثی است که احتیاج به آنالیز و مطالعه و زمان دارد اما حداقل و در قدم اول مذاکره غیر مستقیم برای آزادی زندانیان دو طرف که با نگرش و رویکردی انسانمحبت آمیز صورت میگرد قدم خوبی خواهد بود تا اعتماد نسبی و اولیه بین طرفین ایجاد گردد.
در روزهای اخیر شاهد موضع گیری های تند و خصمانه مقام های آمریکایی از جمله مایک پمپئو و برایان هوک علیه ایران بوده ایم. حتی استیو منوچین وزیر خزانه داری آمریکا به صراحت بیان کرد که تحریم جایگزین جنگ است. با توجه به این مواضع آیا می توان چشم اندازی برای کاهش تنش ها متصور بود؟
احساس می کنم اگر ژاپنی ها و مشخصا آقای آبه نتواسته باشند تضمین محکمی نه تنها از ترامپ بلکه حلقه مشاوران اصلی اش گرفته باشند تا مانند بار گذشته سنگ روی یخ نشوند، اینها با این شرط گذاشتن، حتی زمینه سفر روحانی به ژاپن را تحت تاثیر قرار می دهند. زیرا اگر بین ژاپنی ها و آمریکایی ها و متقابلا ژاپنی ها با ایران، در کانال های محرمانه تفاهماتی شده، اینکه آمریکایی ها دو مرتبه به شرط و شروط 12 گانه پمپئو برمی گردند، به عقیده من یا برای مصرف داخلی آمریکاست که بگویند کوتاه نیامدیم و یا اینکه واقعا می خواهند سفر روحانی را به ژاپن تحت الشعاع قرار دهند که ما نباید انتظار زیادی از این سفر داشته باشیم.
اینکه ما چه انتظاری از سفر داشته باشیم با انتظار ژاپنی ها و همچنین آمریکائی ها از این سفر بحث دیگری است. معتقدم حالا که ژاپنی ها برای حل مسائل خودشان هم که شده این اراده را پیدا کردند و علاقه مند هستند در این زمینه ایفای نقش نمایند، ما باید روش و فرمولی را پیش بگیریم و نقشی را بازی کنیم که بازیگر غیر منطقی محسوب نشویم و خودمان را بدهکار به افکار عمومی خود و جهان نکنیم.
معتقدم ترامپ می خواهد فرمول بازی را خودش بنویسد؛ یعنی هم قانون بازی را بنویسد، هم بازی کند و هم داور باشد و این مقداری کار ما را سخت می نماید. در تفاهمات بین المللی چه در روابط دوجانبه و چه مذاکرات بین المللی، هلو برو تو گلو نیست و در حقیقت خیلی کار راحتی نیست. هر کسی معیارها، ارزش ها، خواسته ها، منافع و دغدغه های خودش را دارد؛ ولی نشدنی نیست؛ بسیاری از تفاهماتی که در زمینه حل مسائل بین کشورها و مسائل بین المللی حاصل شده بالاخره از جایی آغاز کردند.
موضوع تبادل زندانیان بین دو کشور که در روزهای اخیر صورت گرفت چیست؟ آیا می تواند زمینه ساز همکاری های گسترده تر گردد؟
مسائل انسانی یکی از مواردی است که به عقیده من ظرفیت و پتانسیل کار بین ما و آمریکا را دارد. اگر آنها در ایران زندانی دارند و اگر ما در آمریکا یا در غرب و اروپا زندانی داریم، خوب است در یک بسته و رویکرد انسانی تعریف گردد و وارد فضای گفتمانی جدیدی بشویم تا بتوانیم سایر مسائل را پله به پله حل کنیم. مهمترین مشکل بین ایران و آمریکا عدم وجود گفتمان غالب است.
یک دیوار ضخیم و بلند بی اعتمادی بین ایران و آمریکا وجود دارد و ما نسبت به فعالیت های آمریکا مخصوصا در کشورهای همسایه و حتی در داخل کشور خودمان مظنون هستیم، آنها منافع و مصالح سیاست خارجی ما را سمت و سوی امنیتی می دهند و در حقیقت یک فضای سیاسی بین دو کشور برای ایجاد گفتمان وجود ندارد. هم ما سعی نکرده ایم این فضا را بوجود بیاوریم و هم آنها با دید قدیمی و عدم درک صحیح از تحولات منطقه ای و بین المللی به این شرایط دامن زده اند!
به نظر شما در حال حاضر مهم ترین اولویت های دولت ترامپ برای گشایش در سیاست خارجی چه مواردی هستند؟
آمریکایی ها علاقه مندند مسائل اقتصادی و تعرفه ای را با چین حل نمایند که یک دستاورد اقتصادی برای ترامپ و بخش صنعت و کشاورزی آمریکا است. با کره شاقتصادی به دلایل مسائل کره جنوبی و ژاپن و امنیت آسیای جنوب شرقی و با ایران هم به دلایل مسائل خارومیانه، خلیج فارس و انرژی و تاثیراتی که دارد به نوعی به تفاهم برسند تا زمینه پیروزی ترامپ در انتخابات سال آینده تقویت گردد. زیرا سیاست خارجی به ما هو سیاست خارجی برای مردم آمریکا و مخصوصا طرفداران ترامپ مهم نیست بلکه آن دسته از مسائل بین المللی برای آنها مهم است که تاثیر مستقیمی بر اقتصاد آمریکا و افزایش درآمد رای دهندگان به ترامپ داشته باشند.
اما باید به این نکته نیز دقت کنیم که ترامپ دارای شخصیت خاصی است، آدمی است که نسبت به شخصیت و ویژگی ها و مسائل شخصی خودش حساس است و اگر کسی نسبت به این مسائل انگشت بگذارد، واکنش نشان می دهد. در حقیقت ترامپ سیاستمدار متعارفی نیست. به هر صورت فکر می کنم علی رغم اینکه علاقه مند است یک دستاوردی داشته باشد، ولی می خواهد این دستاورد به روش خودش و بنام خوش باشد. ما باید ببینیم آسیب پذیری ما کجاست و چگونه می توانیم اقدام کنیم که هم به اصولمان پایبند باشیم و هم زهر ترامپ را تا زمانی که رئیس جمهور آمریکا است کاهش دهیم؛ چه از استیضاح نجات پیدا کند و یا در دور بعدی هم رأی بیاورد. لذا معتقدم حداقل ما تا یک سال آینده راهبرد دریافت زهر ترامپ را در سیاست خارجی دنبال کنیم.
به عنوان سوال آخر دستاوردهای سفر آقای روحانی به ژاپن را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا ممکن است تفاهمی شکل بگیرد؟
علیرغم اینکه این سفر بیشتر با ابتکار عمل ایرانی ها انجام می گردد اما احساس می گردد و نشانه هائی هم وجود دارد که به نوعی پیغام هایی رد و بدل شده، که الان آقای روحانی ریسک آن را پذیرفته و دارد این سفر را انجام می دهد تا بتواند این تفاهمات را به نوعی محکم کرده و یک فضای تنفسی حتی کوچک برای کشور فراهم کند. در غیر این صورت دست خالی برگشتن وی از این سفر چه در رابطه با مسائل اقتصادی با ژاپن و چه آمریکا برای کاستن از فشار تحریم ها آن هم بعد از حوادث آبان ماه و انتقاداتی که به حق و یا ناحق به او وارد شد برای تثبیت موقعیت و مدیریت دولت و شخص وی مطلوب نیست! و لذا جامع نگری، رعایت مصالح و منافع ملی، مدیریت سطح تنش های منطقه ایی و کنترل نیروهای تندروی دو طرف و یا عناصر ثالث علاقمند به تخریب روابط ایران و آمریکا برای به هم زدن این فرایند جدید از ضرورت های اولیه است. تخریب زمینه های سفر توسط مخالفین دولت کمکی به حل مسائل سیاست خارجی کشور و مخصوصا مسائل اقتصادی مردم نمی نماید زیرا دود بخشی از ناکارآمدی و منفعل شدن دولت به چشم رئیس جمهور و تیمش می رود و بخش بزرگتر این دود به چشم مردم و حتی بیش از آن به چشم حاکمیت می رود زیرا مردم مرزی بین ناکارآمدی دولت و حکومت برای خود ترسیم نمی نمایند!
23/ 311
منبع: خبرآنلاین